کارآفرینی زنان

کارآفرینی زنان یکی از موضوعات مهم و تاثیرگذار در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع است. زنان کارآفرین نه تنها در بهبود وضعیت اقتصادی خانوارها و جامعه نقش دارند، بلکه می‌توانند الگوی مثبتی برای دیگر زنان و نسل‌های آینده باشند. در ادامه، چند نکته جالب توجه و مفید درباره کارآفرینی زنان ارائه می‌دهم: اطلاعات بیشتر

عارضه یابی

عارضه چیست؟

عارضه به هر گونه نقص، مشکل، یا عدم کارایی در سیستم‌ها، فرآیندها، یا عملکردهای یک سازمان اطلاق می‌شود که می‌تواند مانع از دستیابی به اهداف تعیین شده شود. این عوارض می‌توانند در بخش‌های مختلف یک سازمان ظاهر شوند، از جمله در مدیریت منابع انسانی، تولید، بازاریابی، مالی، و دیگر جنبه‌های عملیاتی.

 عارضه‌یابی سازمانی چیست؟

عارضه‌یابی سازمانی فرآیندی است که طی آن مشاوران یا کارشناسان متخصص، به بررسی و تحلیل سیستم‌ها، فرآیندها، و عملکردهای یک سازمان می‌پردازند تا مشکلات و عوارض موجود را شناسایی و تشخیص دهند. هدف از این فرآیند، شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود عملکرد سازمان است.

 مشاور عارضه‌یابی سازمانی چه کاری انجام می‌دهد؟

مشاور عارضه‌یابی سازمانی به کمک تجربیات و دانش خود، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا عوارض و مشکلات موجود در سیستم‌ها و فرآیندهای خود را شناسایی و رفع کنند. فعالیت‌های مشاور عارضه‌یابی شامل موارد زیر می‌شود:

1. تحلیل و بررسی وضعیت فعلی: مشاور با جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات مربوط به سازمان، وضعیت فعلی را تحلیل می‌کند.

2. شناسایی مشکلات و عوارض: با استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف، مشکلات و عوارض موجود در سازمان شناسایی می‌شوند.

3. ارزیابی عملکرد: عملکرد بخش‌های مختلف سازمان بررسی و با استانداردهای مطلوب مقایسه می‌شود.

4. پیشنهاد راهکارها: پس از شناسایی مشکلات، مشاور راهکارهای مناسب برای رفع عوارض و بهبود عملکرد سازمان را پیشنهاد می‌دهد.

5. اجرای راهکارها: مشاور ممکن است در پیاده‌سازی و اجرای راهکارهای پیشنهادی نیز نقش داشته باشد و به سازمان در این فرآیند کمک کند.

6. پیگیری و ارزیابی مجدد: پس از اجرای راهکارها، مشاور عملکرد سازمان را مجدداً ارزیابی می‌کند تا از اثربخشی اقدامات انجام‌شده اطمینان حاصل کند.

 چرا باید سازمان را عارضه‌یابی کرد؟

عارضه‌یابی سازمانی دارای مزایای بسیاری است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بهبود یابند و به اهداف خود نزدیک‌تر شوند. برخی از دلایل مهم برای عارضه‌یابی سازمان عبارتند از:

1. شناسایی نقاط ضعف: با عارضه‌یابی می‌توان نقاط ضعف و مشکلات موجود در سازمان را شناسایی کرد و برای رفع آن‌ها برنامه‌ریزی کرد.

2. بهبود کارایی و بهره‌وری: با شناسایی و رفع عوارض، سازمان می‌تواند کارایی و بهره‌وری خود را افزایش دهد.

3. کاهش هزینه‌ها: بسیاری از عوارض ممکن است منجر به افزایش هزینه‌ها شوند. با رفع این عوارض، می‌توان هزینه‌های سازمان را کاهش داد.

4. افزایش رضایت مشتریان: سازمانی که بهبود یافته و عوارض خود را رفع کرده است، می‌تواند خدمات و محصولات بهتری ارائه دهد که منجر به افزایش رضایت مشتریان می‌شود.

5. بهبود مدیریت منابع انسانی: عارضه‌یابی می‌تواند به شناسایی مشکلات مرتبط با مدیریت منابع انسانی کمک کند و از این طریق رضایت و انگیزه کارکنان را افزایش دهد.

6. تطابق با استانداردها و قوانین: بسیاری از سازمان‌ها باید با استانداردها و قوانین خاصی همخوانی داشته باشند. عارضه‌یابی می‌تواند به شناسایی و رفع مشکلات مرتبط با تطابق با این استانداردها کمک کند.

 فرآیند عارضه‌یابی سازمانی

عارضه‌یابی سازمانی معمولاً شامل مراحل زیر است:

1. جمع‌آوری داده‌ها: اطلاعات و داده‌های مربوط به عملکرد سازمان جمع‌آوری می‌شود.

2. تحلیل داده‌ها: داده‌ها تحلیل و مشکلات و عوارض شناسایی می‌شوند.

3. تهیه گزارش: نتایج تحلیل‌ها به صورت گزارش تهیه و به مدیران سازمان ارائه می‌شود.

4. پیشنهاد راهکارها: راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات و عوارض پیشنهاد می‌شود.

5. پیاده‌سازی و اجرا: راهکارهای پیشنهادی پیاده‌سازی و اجرا می‌شوند.

6. ارزیابی مجدد: عملکرد سازمان پس از اجرای راهکارها مجدداً ارزیابی می‌شود.

 نتیجه‌گیری

عارضه‌یابی سازمانی یک فرآیند حیاتی برای هر سازمانی است که به دنبال بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف خود است. با شناسایی و رفع عوارض موجود، سازمان‌ها می‌توانند کارایی و بهره‌وری خود را افزایش دهند، هزینه‌ها را کاهش دهند و رضایت مشتریان و کارکنان خود را بهبود بخشند. مشاوران عارضه‌یابی با تجربه و دانش خود، می‌توانند به سازمان‌ها کمک کنند تا این مسیر را با موفقیت طی کنند. اگر سازمان شما نیز با مشکلات و چالش‌هایی مواجه است، استفاده از خدمات مشاوره عارضه‌یابی می‌تواند یک گام مهم و موثر برای بهبود و پیشرفت آن باشد.

 

مرگ کارآفرینی سنتی

کارآفرینی سنتی که بر پایه مفاهیم و روش‌های قدیمی کسب و کار شکل گرفته است، به مرور زمان با چالش‌های متعددی روبرو شده که بقای آن را تهدید می‌کند. در این مقاله در نظر داریم که به دلایل رخ دادن این پدیده بپردازیم..

-اینترنت، هوش مصنوعی، و اتوماسیون ها باعث شده‌اند که مدل‌های کسب و کار جدیدتر و کارآمدتری شکل بگیرند که نیاز به استفاده از روش‌های سنتی را به شدت کاهش می دهند. امروزه بسیاری از کارآفرینان سنتی نمیتوانندبا تغییرات بوجود آمده همراه شوند چراکه تکنولوژی مدام در حال توسعه و پیشرفت است. در دنیای امروزی، نیاز به نوآوری به شدت احساس میشود. مشتریان به دنبال محصولات و خدمات جدید و نوآورانه هستند. کارآفرینان سنتی که به روش‌های قدیمی و کم‌ریسک خود پایبند هستند، اغلب نمی‌توانند با رقبای فعالی که به سرعت در حال نوآوری هستند، رقابت کنند. -از دیگر دلایلی که باعث کاهش تقاضا برای روشهای کسب و کار سنتی شده است میتوان به تغییر در رفتار مصرف کنندگان اشاره نمود. رفتار مصرف‌کنندگان به طور قابل‌توجهی تغییر کرده است. مردم به خرید آنلاین و خدمات دیجیتال علاقه‌مندتر شده‌اند و این باعث کاهش تقاضا برای روش‌های سنتی کسب و کار شده است.

-جهانی‌شدن و دسترسی آسان به بازارهای بین‌المللی، باعث افزایش رقابت شده است. کارآفرینان سنتی که نمی‌توانند با رقبای جهانی رقابت کنند، به راحتی از بازار خارج می‌شوند -سرمایه‌گذاران تمایل بیشتری به سرمایه‌گذاری در کسب و کارهای نوپا و نوآورانه دارند. این موضوع کارآفرینان سنتی را با مشکلات مالی مواجه کرده و امکان رشد و توسعه را از آنها گرفته است. در نهایت، برای بقا و موفقیت در دنیای کسب و کار امروزی، کارآفرینان باید به فکر تطبیق با تغییرات و نوآوری باشند. مرگ کارآفرینی سنتی، نه به عنوان پایان، بلکه به عنوان فرصتی برای بازآفرینی و استفاده از فرصت‌های جدید در نظر گرفته می‌شود.

معرفی اینجانب

      • من عباداله یارمرادیان هستم، متولد 1357 در شهر دالاهو از استان کرمانشاه. در طول زندگی‌ام، تحصیلات و تجربه‌های کاری بسیاری را کسب کرده‌ام که به من کمک کرده‌اند تا به جایگاه فعلی‌ام برسم.

تحصیلات

دیپلم علوم انسانی

لیسانس علوم اجتماعی گرایش پژوهشگری 

کارشناسی ارشد در رشته های : جامعه‌شناسی، روانشناسی (گرایش شخصیت ) و کارآفرینی (کسب وکارجدید) : این رشته‌ها به من کمک کرده‌اند تا درک عمیقی از رفتارها، تفکرات وفرهنگهای مختلف  پیدا کنم ، من هیچوقت ادامه تحصیل را برای پیدا کردن کار و شاغل شدن ادامه ندادم و معتقدم ادامه تحصیلات چه آکادمیک و غیر آکادمیک باید برای ارضای حس کنجکاوی و  اغناء روحیه ی پرسشگری ، باشد و منجر به توسعه فرد گردد

دکتری کارآفرینی، دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران:    از اینکه کارآفرین بودم و کارافرینی را در عمل انجام می دادم، رویای من بوده و از اینکه کارافرینی را علمی بیاموزم اشتیاق من ، یادگیری در حضور اساتید بزرگ رشته کارافرینی و بنیانگذاران علم کارافرینی در ایران در اولین دانشکده کارآفرینی آسیا و در حضور اساتید بزرگی  همانند دکتر جهانگیری یداللهی ، دکتر احمد داریانی ، دکتر رضوی ، دکتر کاظمی ،دکتر سخدری ، دکتر مبارکی و بسياری از اساتید ارجمند دیگر برای من یک افتخار

ادامه تحصیل در مقطع دکتری کارآفرینی به من کمک کرد تا بتوانم نگاه عالمانه تر و عملیاتی تری  به کارافرینی داشته باشم و بتوانم تجربه و تخصص را توامان بکار گیرم و آنرا به دیگران هم بیاموزم .

من همیشه به‌طور همزمان هم کار کرده‌ام و هم تحصیل. از صفر شروع کرده‌ام و با تلاش و پشتکار به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌ام. تجربه‌هایم در زمینه‌های مختلف کاری به من کمک کرده‌اند تا دیدگاه‌های متنوعی به مسائل داشته باشم و بتوانم به‌طور مؤثر در محیط‌های کاری و آموزشی فعالیت کنم.

فلسفه زندگی

محدودیتی برای توانمندی های انسان قائل نیستم

مگر محدودیت‌هایی  که خود برای خود ایجاد می‌کند

کار آفرین خود ساخته

کارآفرین خودساخته کسی است که بدون اتکا به منابع و سرمایه‌های اولیه خارجی، با تلاش و پشتکار شخصی به موفقیت‌های چشمگیری دست می‌یابد. این نوع کارآفرینی، نمادی از توانایی افراد در تبدیل ایده‌های نوآورانه وخلاقانه به کسب و کارهای موفق است. در این مقاله به بررسی ویژگی‌ها، چالش‌ها و رازهای موفقیت کارآفرینان خودساخته می‌پردازیم. اطلاعات بیشتر

بریکولاژ

بریکولاژ، مفهومی است که از هنر و خلاقیت به سوی کارآفرینی و نوآوری پل می‌زند. این واژه که در اصل از زبان فرانسوی آمده، به معنای ساختن یا خلق کردن با استفاده از منابع محدود و موجود است.

کارآفرین سریالی

کارآفرین سریالی فردی است که با توانایی بالا در ایجاد و مدیریت کسب‌وکارهای متنوع، به‌طور پی‌درپی شرکت‌های جدیدی را راه‌اندازی می‌کند. این کارآفرین‌ها به دلیل تجربه و دانش گسترده در حوزه‌های مختلف، توانایی شناسایی فرصت‌های بازار و تبدیل ایده‌ها به کسب‌وکارهای موفق را دارند. اطلاعات بیشتر

کارآفرینی امکان گرایی

هنری در یافتن فرصت‌ها

کارآفرینی امکان‌گرایی،  رویکردی نوین به کارافرینی است که در ان با بررسی اینکه زمانی تغییرات محیطی گسترده و امکان برنامه ریزی بصورن سنتی نباشد است  هنری است که در دل تغییرات و چالش‌ها، فرصت‌های کارافرینانه  را شناسایی و با بکارگیری منابع لازم  از این فرصتها بهره‌برداری می‌کند. این رویکرد بر این اساس  این است که در هر وضعیت، فرصتها و امکان‌های بی‌شماری وجود دارد که می‌توان از آن‌ها برای خلق ارزش استفاده کرد. کارآفرین امکان‌گرا، فردی است که با دیدی باز و ذهنی خلاق، توانایی شناسایی و بهره‌برداری از این امکان‌ها را دارد.

اطلاعات بیشتر

سلام دنیا

سلام بر دنیا، و سلام بر کسیکه دنیا را محلی برای آزمودن ،ساختن و تغییر دادن آفرید

سلام بر زندگی و سلام بر کسیکه زندگی را آغازی برای پایان نادانی و شروع تفکر و تامل آفرید

سلام بر انسان و سلام بر کسانیکه دنیا را محلی برای زیبازیستن ,و تغییر و تحول و تکامل  انسان تبدیل می کنند

سلام بر کارآفرین و سلام بر کارافرینانی که در دل دنیا ،زندگی را زیباتر و باشکوه تر ساختند و همواره در تفکر زیبا و جاودانه ساختن آنند

 

 

کارآفرینی در گذر زمان

علیرغم اینکه کارآفرین در مرکز اقتصادهای سرمایه داری قرار دارد، به عنوان چنین چیزی برای خود اقتصاددانان علاقه نسبتا کمی داشته است. این دومی عمدتاً بر تحلیل‌های کلان اقتصادی (پیروی از آدام اسمیت در پویایی کل ساختار سرمایه‌داری، ترکیب تقسیم کار و مکانیسم‌های خودتنظیمی بازار) یا تحلیل‌های اقتصاد خرد (پس از لئون والراس) تمرکز می‌کنند. در مورد روش شناسی فردگرا: بوتیلیه، اوزونیدیس، 1995، 1999؛ بوتیلیه 2013). به‌علاوه، وقتی اقتصاددان‌ها با کارآفرین سروکار دارند، این برای برانگیختن یک یا آن شخصیت بزرگ تاریخی یا معاصر نیست، بلکه پویایی تغییرات وارد شده به اقتصاد سرمایه‌داری است که در آن نوآوری غیرقابل توقف است. در چارچوب این مقاله، ما خود را در موقعیت میانه‌ای قرار می‌دهیم که کارآفرین را عامل اقتصادی می‌دانیم که وظیفه‌اش ایجاد تغییر در اقتصاد است، به‌عنوان ایجادکننده عدم تعادل، و در عین حال تأکید می‌کنیم که وجود او خود زاییده یک وضعیت عدم تعادل، از یک جیب است. از نوعی جهل از دیدگاه ملموس تر، کارآفرین را می توان برای اهداف این متن به عنوان خالق، مالک کسب و کار (او سرمایه خود را سرمایه گذاری می کند یا قرض می گیرد) ومدیر آن به همین ترتیب، در اقتصاد واقعی، کارآفرین در ایجاد یک کسب‌وکار (و به وضوح این نوع ابتکار عمل فقط مربوط به یک فرد نیست) بخشی از پویایی تغییر ذاتی سرمایه‌داری را تشکیل می‌دهد.

2ما برای اهداف این مقاله اقتصاددانان خاصی را لمس کرده‌ایم که نوشته‌هایشان حداقل تا حدی نظریه کارآفرین را پوشش می‌دهد. ما از میان شناخته شده ترین ها را انتخاب کرده ایم. اگرچه ارائه ما به دور از جامعیت است. تئوری اقتصادی کارآفرین در تحلیل کانتیلون در آغاز هجدهم تعریف شده است .قرن، که بین کسانی که «مزد بگیران با درآمد ثابت» و کسانی که «دستمزد بگیران با درآمد غیر ثابت» هستند، تمایز قائل می شود، کارآفرینی که به دسته دوم تعلق دارد. چارچوب کارآفرین به طور موثر اینگونه ساخته می شود. کارآفرین عامل اقتصادی است که از ریسک ناشی از عملکرد نامنظم بازار حمایت می کند. با این حال Cantillon نه خطر و نه عدم قطعیت را متمایز می کند. حدود یک قرن بعد، سی کارآفرین را به عنوان واسطه بین دانشمندی که دانش تولید می کند و کارگری که آن را در صنعت به کار می برد، تعریف کرد. به این ترتیب، Say یک عنصر گره‌ای را در تعریف کارآفرین معرفی می‌کند: نوآوری. شومپیتر نیز به دیپتیک اصلی می پیوندد. او همراه با کانتیلون و سی، بنیانگذاران نظریه کارآفرین هستند. هم شومپیتر و هم می گویند،