مرگ کارآفرینی سنتی
کارآفرینی سنتی که بر پایه مفاهیم و روشهای قدیمی کسب و کار شکل گرفته است،به مرور زمان با چالشهای متعددی روبرو شده که بقای آن را تهدید میکند.در این مقاله در نظر داریم که به دلایل رخ دادن این پدیده بپردازیم.منظور ما از کارافرینی سنتی،بیشتر موضوعات فرهنگی حاکم بر کسب و کاری است که مانع از ایجاد رویه های جدید،ایجاد نوآوری،و عدم توجه به تغییرات محیطی است که کسب و کاری را که زمانی در بطن بازار و اذهان مشتریان بوده است را به جاشیه برده است
بعنوان فردی که سالهاست بعنوان یک صنعتگر وکارافرین مشغول فعالیت هستم معتقدم باور،نگرش و مهارتهای یک مدیر سراغاز بدبختی و یا خوشبختی یک کسب و کار است بعبارتی اصلا مهم نیست که در حال حاضر یک کسب و کار چقدر بزرگ،سود اور و پیشرو است بلکه مهم نگرش و نگاه کارافرین و کارفرمانسبت به اینده سازمان است که ان کسب و کار را اداره می کند
مدیران و صنعتگران وکارافرینان فارغ از هر سن و جنسی اگر بدنبال نواوری و شکار فرصتها نباشند دیریا زود باید از کناربروند بنابراین کارافرین سنتی ذهنیتی است که ریسک گریز است و اعتقادی به نواوری و یا توسعه محصول ندارد و هر کسب و کاری با هر ابعادی اگر توسعه پیدا نکند محکوم به مرگ است بنابراین وقتی صحبت از توسعه کسب و کار می کنیم افزایش ترخ رشد مشتریان،افزایش میزان فروش و امثال اینها مفاهیمی از جنس رشد هستندو نواوری ريال توسعه محصول مفاهیمی از جنس توسعه کسب و کار
اما چرا کسب وکارهای سنتی و کارافرینی سنتی محکوم به مرگ است
1- عدم توجه به نوآوری :
نوآوری کلید واژه کارافرینی است واصلا بدون نواوری کارفرینی ممکن نیست بنابراین اگر می خواهید کارافرین باشید الزاما باید نواور هم باشید کارافرینان سنتی نگاه خوبی به کارافرینی ندارند و انرا عامل چالش،تغییر و به هم ریختگی سیستم می دانند ( هرچند ظاهرا هم همین طور است )کارافرینان سنتی می خواهند و دوست دارند از ریسکها اجتناب کنند اما لباید گفت ریسک ها همراه خود فرصت هم دارند،کارافرین سنتی به میزان درامد خاصی دلخوسش است و بنابراین به همین درامد قصد به خط پایان رسیدن دارد اما حقیقتا زودتر از به درامد رسیدن به خط پایان خواهند رسید اما چه چیزی باعث عدم توجه به نواوری میشود
غفلت برنامه ریزی شده :یا همان عدم توجه به اینده نگری و آینده پژوهی سازمان و کسب و کار،این عدم توجه کمک کم بصورت یک برنامه و یک رویکرد و عادت در ذهنینت کارافرینان و کسب و کارای انان ایجاد می شود مثل تعددپروژه ها و برنامه های متفاوت و گاها متناقض با اهداف سازمان و یا ارسال نمونه خدمت یا محصول قبل از کامل شدن برای مشتریان
راهحل:
الف : اموری که نیاز به فرایندهای متعدد دارد را بصورت پروژهها در سازمان تعریف کنید و این پروژه ها را همسو با چشم انداز سازمان در نظر بگیرد بنابراین برای پروژه ها بودجه ریزی کنید ،و مسولیتها را توضیح و به مسولین ان واگذار کنید
ب: محصول و یا خدمت خاص و ویژه ارایه کنید :بجای تعدد کاری انها و کاهش دهید،خاص باشید و خاص بمانید
ج: نگاه محافظه کارانه در کسب و کار : بسیاری از کارافرینان سنتی بخاطر ترس دزدیده شدن توانمندی ها ،منابع انسانی و حتی محصول و خدمتشان توسط رقبا و دیگران هرگز ان را به نمایش نمی گذارند ،از داشتن یک وبسایت امتناع دارند ، محصول و خدمتشان را با نام دیگران به بازار ارایه میکنند ،و مستقما با مشتریان کار نمی کنند و حتی معتقد هستند نباید شماره حساب خودشان را به مشتریان بدهند چرا که احتمالا مشکلات عدیده دارایی و مالیاتی را باید پاسخگو باشند. کسب و کاری را میشناسم که بالغ بر 15 سال در یک صنعت فعال می باشد و با اینکه محصولات خاصی دارد اما بخاط مسایل مالیاتی و یا انچه از دیگران شنیده که چه درد سرهایی از نظر دارایی ممکن است برایش پیش بیاید، هرگز نه برندی ثبت کرده و نه شرکتی و کل محصولاتش را از طریق چند واسطه و بنام انها بفروش می رساند
د: اعتماد به نفس بیش از حد وکاذب: هر چه میزان و دوز منیت و خودخواهی بیشتر تکبر و خودخواهی و اعتماد به نفس کاذب هم بیشتر است کارافرینان سنتی از در خواست کمک از دیگران حذر دارند و معتقد هستن با توجه به 10یا 20 یا چندین سال کمتر یا بیشتر تجربه،همه چیز را می دانند اما تمام واقعیت این نیست رشد و سرعت علم و شیوه ها و مدلهای جدید کسب و کار در دنیای امروز بی حد و حصر است و ما همه نیاز به کمک ادمهایی دیگر در داخل و خارج از کسب و کار خود داریم .نتایج تحقیقات متعدد بیانگر این موضوع می باشد که خواست و میل به عدم توجه به نواوری اغلب در سطح فردی و سازمانی باعث تجربه شکست میگرددو هر میزان اعتماد به نفس کاذب بیشتر باشد شدت و حدت این شکست سخت تر خواهد بود
2-عدم استفاده و توجه به اینترنت، هوش مصنوعی،
اینترنت و اتوماسیون ها باعث شدهاند که مدلهای کسب و کار جدیدتر و کارآمدتری شکل بگیرند که نیاز به استفاده از روشهای سنتی را به شدت کاهش می دهند.امروزه بسیاری از کارآفرینان سنتی نمیتوانندبا تغییرات بوجود آمده همراه شوند چراکه تکنولوژی مدام در حال توسعه و پیشرفت است. در دنیای امروزی،نیاز به استفاده از اینترنت ،هوش مصنوعی و اتوماسیون ها به شدت احساس میشود.مشتریان به دنبال محصولات و خدمات جدید و نوآورانه هستند. کارآفرینان سنتی که به روشهای قدیمی و کمریسک خود پایبند هستند، اغلب نمیتوانندبا رقبای فعالی که به سرعت درحال نوآوری هستند، رقابت کنند.
3- عدم توجه به مدلهاو روشهای کسب و کار جدید
مشتریان هم دیگرحاضر نسیتند روشهای پرخطر،ناامن و حوصله سر بر را برای دریافت خدمت و محصول تحمل کنند بنابراین میتوان گفت تغییر در رفتار مصرف کنندگان و مشتریان باعث بی توجهی به کسب و کارها و کارافرینان سنتی و قدیمی شده است .رفتار مصرفکنندگان به طور قابلتوجهی تغییر کرده است. مردم به خرید آنلاین و خدمات دیجیتال علاقهمندتر شدهاند و این باعث کاهش تقاضا برای روشهای سنتی کسب و کار شده است.
4-جهانیشدن و انقلاب صنعتی 04:
دسترسی آسان به بازارهای بینالمللی،باعث افزایش رقابت شده است.کارآفرینان سنتی که نمیتوانند با رقبای جهانی رقابت کنند،به راحتی از بازار خارج میشوند -سرمایهگذاران تمایل بیشتری به سرمایهگذاری درکسب و کارهای نوپا و نوآورانه دارند.این موضوع کارآفرینان سنتی را با مشکلات مالی مواجه کرده و امکان رشد و توسعه را از آنها گرفته است.
در نهایت، برای بقا و موفقیت در دنیای کسب و کار امروزی، کارآفرینان باید به فکر تطبیق با تغییرات و نوآوری باشند. مرگ کارآفرینی سنتی، نه به عنوان پایان، بلکه به عنوان فرصتی برای بازآفرینی و استفاده از فرصتهای جدید در نظر گرفته میشود.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.